[Jungkook part 14]
" ا/ت "
جونگ کوک : من برم شام بیارم با هم بخوریم . ا/ت : باشه
جونگ کوک رفت . در دوباره باز شد .
پرستار : ا/ت شی اومدم سِرمتون رو عوض کنم. سرم رو عوض کرد و بعد رفت . بعد از رفتنش چند دقیقه بعد نمیدونم چرا خوابم میومد . چشمام داشت سنگین می شد که یهو چند تا مرد با همون پرستار وارد شدن .
پرستار : بجنبید ببریدش داخل ماشین . یک مرد اومد نزدیکم سِرم رو از دستم کشید و روی سَرم رو پوشوند . مرد : بیاید اینجوری ببریمش ، اینجا چندتا لباس دکتر هست ، بپوشید . همین جوری از وسط جمعیت میبریمش ، میگیم مُرده . پرستار : خوبه
چند دقیقه بعد
......
داخل ماشین =
مرد : بجنبید حرکت کنید ؛ رئیس گفته سریع بیاریمش .
ماشین شروع به حرکت کرد ، دیگه کاملا بی هوش شدم .
ببخشید این پارت کم بود:)
جونگ کوک : من برم شام بیارم با هم بخوریم . ا/ت : باشه
جونگ کوک رفت . در دوباره باز شد .
پرستار : ا/ت شی اومدم سِرمتون رو عوض کنم. سرم رو عوض کرد و بعد رفت . بعد از رفتنش چند دقیقه بعد نمیدونم چرا خوابم میومد . چشمام داشت سنگین می شد که یهو چند تا مرد با همون پرستار وارد شدن .
پرستار : بجنبید ببریدش داخل ماشین . یک مرد اومد نزدیکم سِرم رو از دستم کشید و روی سَرم رو پوشوند . مرد : بیاید اینجوری ببریمش ، اینجا چندتا لباس دکتر هست ، بپوشید . همین جوری از وسط جمعیت میبریمش ، میگیم مُرده . پرستار : خوبه
چند دقیقه بعد
......
داخل ماشین =
مرد : بجنبید حرکت کنید ؛ رئیس گفته سریع بیاریمش .
ماشین شروع به حرکت کرد ، دیگه کاملا بی هوش شدم .
ببخشید این پارت کم بود:)
۳۰.۷k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.